الگوي تاريخي در پيروزي آسان!
جعفر گلابي
اگر اتفاق خاصي نيفتد و مردم خوب و آگاهمان شگفتي نيافرينند و با افعال آگاهانه و آرام كه بعضا به صورت پيشبينيناپذير انجام ميدهند، ورق بر نگردد طي همين چند روز كه تا انتخابات باقي مانده است مطابق برنامهريزي اصولگرايان كه احتمالا صورت گرفته است دو يا سه نفر از كانديداهاي پنجگانه به نفع نامزد اصلي انصراف خواهند داد و به راحتي مقصودي كه برايش اين همه مرزها را گذراندند حاصل خواهد شد، سهولت اين موفقيت هم كاملا روشن است، چراكه حتي از نظر عددي بازي 5 به 2 بوده و دوستان محترم نزديك به اصلاحات نتوانستند حمايت قابل توجهي از احزاب و شخصيتهاي اصلاحطلب را به خود جلب كنند و در يك رقابت نابرابر شركت جستند و حتي در مناظرهها يكديگر را پوشش ندادند! در انتخاباتي كه تا چند روز ديگر برگزار ميشود قلت آراي شخص پيروز هم از نظر اصولگرايان چندان مهم نيست! مگر شوراي شهر دوم تهران 8 ميليوني را با رايهاي 190 هزار نفري نبردند و خم به ابرو نياوردند؟! مگر همين مجلس كنوني با حداقل آرا شكل نگرفت و اتفاقا بيشتر از مجالس ديگر داعيه مردمي بودن ندارد؟! اصولگراي بعدي هم با تكيه بر حمايتهاي همهجانبه اركان قدرت مثل يك رييسجمهور تمامقامت رياست دولت را اختيار ميكند و با انبوه تبليغات رسمي نويد انواع خبرهاي خوش را به مردم خواهد داد. گويا شانس هم از هماكنون با او همراه است و با همت دولت فعلي تحريمها رفع يا كم خواهند شد و افول كرونا بر اين تصور دامن خواهد زد كه مردم با انتخاب اصولگرايان راحتتر زندگي خواهند كرد! البته اميدواريم كه واقعا چنين شود و با هزينهها و خسارتهاي تاريخي كه در اين انتخابات متوجه مردم سالاري شد حداقل زير يكدستي حاكميت بعضي از گشايشها به وجود آيد و مردم براي مدتي هم كه شده، نفسي بكشند. از آن سو ظاهرا بايدن هم قصد افزايش تنش با ايران را ندارد و همسايهها هم فهميدهاند كه فعلا زمان تشنج در روابط با ايران نيست. لذا فرصت بزرگي متوجه دولت آينده است كه از موقعيتهاي آشكار و غيبي خود كمال استفاده را براي رفاه مردم ببرد و بنيه ايران را تقويت كند. اما توجه ساز و تاملآفرين است كه هر زمان دولتهاي اصولگرا روي كارند هم شانس ميآورند و هم انواع حمايتهاي ارضي و سمايي متوجهشان ميشود و مثلا در زمان آقاي احمدينژاد قيمت نفت افزايش كم سابقهاي پيدا كرد چنانچه آن درآمد را افسانهاي خواندند و برخي كارشناسان امكان وقوع مجدد آن را غيرقابل تصور ميدانند. متاسفانه اين درآمد عظيم و احيانا غيرقابل تكرار به جاي سرمايهگذاري در امور زيربنايي صرف پولپاشي در جامعه شد و به تورم دامن زد و اين موقعيت استثنايي مالي به همين سادگي ضايع شد و از دست رفت و هنگامي كه ما با تحريمهاي حداكثري امريكا روبهرو شديم نه تنها ذخاير ارزي چنداني نداشتيم كه بدهيهاي داخلي و خارجي دولت فشاري مضاعف را متوجه جامعه كرد و اي كاش روزي كارشناسان بيطرف گزارشي ملي تهيه كنند كه از اين ناحيه چه خساراتي متوجه اقتصاد كشور و خصوصا معيشت مردم وارد آمد؟ از اين كه بگذريم حمايتهايي كه از دولت اصولگراي آقاي احمدينژاد از سوي اركان قدرت صورت گرفت هم تقريبا بيسابقه بود، حمايتهايي كه با آن امكان شكوفا كردن ظرفيتهاي كشور در جهت افزايش سرمايهگذاري و ايجاد ميليونها موقعيت شغلي پايدار طي 8 سال ميتوانست انقلابي در اشتغال جوانان ايجاد كند ولي فاجعه آفريد و اشتغال كشور به صفر رسيد. اكنون دوباره ابر و باد و مه و خورشيد فلك در كار شدهاند تا اصولگرايان علاوه بر آخرين اركان قدرت يعني قوه مجريه شوراها را هم به دست آورند و ساختار سياسي كشور بعد از انقلاب چهرهاي كمسابقه يا بيسابقه به خود گيرد. البته اگر اين همه با روشهاي كاملا دموكراتيك انجام ميشد نه تنها بايد به اين همه نبوغ و محبوبيت و كارآمدي و هوشياري و سياستپيشگي و پشتكار و زرنگي و عمل ميداني تبريك گفت بلكه از همين حالا نويد جهش در همه عرصههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي را به جامعه داد ولي چه ميشود كرد كه نحوه بررسي صلاحيتها را آقايان معتمد خودشان يعني آيتالله صادق لاريجاني و حجتالاسلام مصلحي بيان كردهاند و صداي برخي از اصولگرايان هم درآمده است! حيف از يك پيروزي كه ميتوانست رشكبرانگيز باشد و همه را خوشحال كند و جهان را به قدرت دموكراسي در ايران معترف سازد، حيف كه آقايان بازي نكرده ميبرند و به دروازهاي گل ميزنند كه قبلا دروازبانش را اخراج كردهاند! خلاف مروت است كه از حالا به قضاوت بنشينيم و با توجه به عملكرد پيشين آقايان چند ضرب و تقسيم ساده انجام دهيم و بر نگرانيهاي انبوه صحه بگذاريم ولي اين را كه ميشود، گفت و تاكيد كرد و انتظار داشت كه با تجميع اين همه قدرت حداقل اشتغال را از زمان دولت متبوع پيشينشان از صفر عبور دهند، عزتمان را به هيچ قدرت غربي و شرقي نفروشند، مشكل كشور نمايان بودن چهار تار موي زنان نباشد، بر سيل مهاجرت از روستاها به شهرها و از كشور به خارج افزوده نشود، براي بلاياي طبيعي چارهانديشي كنند و با اينكه مثل زمان دولت معجزهگرشان نظارت چنداني گريبانشان را نخواهد گرفت از فسادها بكاهند و نگاه را واقعا از برون به درون بچرخانند و اولويت اصلي ايران و مردم نجيب و مظلومش باشد.